دارما
همانطور كه در قسمتهاي قبل گفته شد، عدم هماهنگي با قوانين هستي و درون خويش ايجاد مشكلاتي در زندگي ميكند و اين مشكلات معمولا با نشانهها و آلارمهاي هشداردهنده شروع ميشود:
در يك آزمايش جالب كه شايد بعضي از دوستان نيز آنرا انجام داده باشند، در اطاق و يا سالني شخصي انتخاب ميشود و چشمان او را ميبندند و شيء خاصي را در نظر ميگيرند و وظيفه شخص آزمايش شونده اين است كه آن شيء را شناسايي و به آن دست يابد. در هنگام آزمايش يك هشداردهنده وجود دارد مثلا با وسيلهاي ايجاد زنگ ميكنند و اين هشداردهنده قابل تنظيم است، بطور مثال اگر فرد جستجوگر شروع به نزديك شدن به هدف كند صداي آلارم كم ميشود و هر چه نزديكتر شود صدا كم و كمتر و يا حتي قطع ميشود و به اين وسيله شخص ميفهمد مسير دستيابي را درست طي ميكند، و بر عكس اگر از هدف دور شود صداي هشداردهنده زياد و زيادتر ميشود و گاها با صداي فرياد تماشاچيان مواجه است كه «بابا خيلي از مسير پرت شدي»
اين آزمايش هر روز در زندگي روزمره ما در حال اتفاق افتادن است. هر گاه كه از مسير خارج ميشويم معمولا هشداردهنده دروني ابتدا شروع به فعاليت ميكند و شخص از كارها و محيطي كه در آن است درونا احساس رضايت نميكند و اغلب با خود فكر ميكند پول دارد- همه چيز روبراه است اما چرا احساس خوشبختي و آرامش نمی کند؟ اين عذاب وجدان براي چيست؟
اين احساس دروني كم كم حالت بيروني پيدا ميكند مثلا درگيريهاي ذهني شخص به وسيله نقليه شخصي ارتباط پيدا ميكند و عليرغم اينكه ظاهرا وسيله نقليه ايراد اساسي ندارد آن راندمان قابل انتظار را برآورده نميكند.
گاها شايد ديده باشيد كه بعضي از روزها كه خود ما به اصطلاح «هنگ» ميكنيم كامپيوتر شخصي ما نيز هنگ است.
اين نشانهها گستره فراواني دارد و يكي از عموميترين اين نشانهها علائم بيماريهاي جسماني است كه در شخص ايجاد ميشود بدين ترتيب كه تعارضات درون نماد جسماني و شكل بيمار خود را نشان ميدهند و با زبان بيزباني فرياد ميزنند كه دوست عزيز بعضي چيزها سر جاي خود نيست، اوضاع را بررسي كن.
مثلا ريشه اضافه وزن و چاقي در انسانها يك دليل جالب پيدا كرده است و ان اينكه اگر در زندگي شخصي مشكلات مالي ايجاد شود، ترس وجود شخص را دربرميگيرد و ذهن با تمام وجود اعلام عدم امنيت مالي و اقتصادي به بدن ميكند و نتيجه آن اين ميشود كه بدن شروع به جمعآوري چربي و بالطبع چاقي خود ميشود.
در مثال ديگر: شايد ميدانيد انفاكتوس و يا سكته قلبي كه بر اثر توقف جريان خون ميباشد در قشر متمول جامعه رايجتر است و افرادي كه به جمعآوري پول در جامعه عادت دارند در واقع كاري بر خلاف عرف خلقت انجام ميدهند زيرا كه پول انرژي تجسم يافتهاي است كه بايد جاري شود و جالب اينجاست كه در زبان انگليسي پول به معناي (current)، جاري، است و لذا ذهن اين افراد در حال بلوك كردن يك جرياني هستند اين فرمان ناخودآگاه به اعضاي بدن نيز داده ميشود و قلب نيز به عنوان يك عضو اصلي اين فرمان را بكار ميبرد و جريان خون را متوقف و باعث سكته ميشود.
مثال 3: بسياري از خانمها در سن يائسگي به پوكي استخوان مبتلا ميشوند و اما دليل ذهني آن چيست؟
در وجود هر زن يكي از اساسيترين پايهها بچهدار شدن است و بسياري از خانمها ناخودآگاه و يا آگاهانه اين بخش را پذيرفتهاند و حقيقتي غيرقابل انكار است كه اين صفت يكي از چارچوب اساسي تشكيلدهنده قالبي به نام زن ميباشد.
حال بعد از يائسگي چه اتفاقي ميافتد؟
اين صفت بچهدار شدن و يا يكي از اركان اصلي از بين ميرود و لذا اتفاقي كه براي خانمها ميافتد اين است كه قسمت استخوان بدن آنها در جسم كه ستون و پايه بدن نيز يكي است بصورت نماد ظاهري اين تفكر ذهني دچار مشكل شده و آسيب پذير ميشود و لذا دچار پوكي استخوان ميشوند البته رابطه بيماريها با مشكلات معنوي ما قصه مفصلي است كه در آينده به آن خواهم پرداخت.
شايد باور اينكه مشكلات بيروني ما نماد مشكلات دروني ماست براي شما سخت باشد و هميشه دنبال مقصر بيروني و كساني باشيد كه شما را در شرايط فعلي قرار دادهاند اما بايد بگويم اينگونه نيست و دچار اشتباه هستيد.
البته بايد توضيح دارد كه مشكلات و هشدارهاي ايجاد شده هوشمند هستند و جهت تصحيح رفتار ما و بيداري ما صورت ميپذيرند وگرنه قصد آزار و اذيت ما در ميان نيست اگرچه صورت اتفاقات آزاردهنده به نظر ميرسد مثلا تصور كنيد كه نانوا خمير را در درون تنور ميگذارد ولي قصد سوزاندن آنرا ندارد بلكه قصد پخته شدن خمير و تبديل به نان را دارد. بنابراين دوستان من اتفاقات و مشكلات به پختگي و هدايت ما كمك ميكنند و لاغير.
رضا
با من تماس بگیرید آدرس ایمیل :rzgoudarzi@yahoo.com